game zone

تبليغات

اينـتر وب

نقد و بررسی بازی DmC: Devil May Cry

بازديد : 938 |
درباره : about games , |
تاريخ : چهارشنبه 23 اسفند 1391 زمان : 19:34

 

 

  • ناشر: Capcom
  • سازنده: Ninja Theory
  • سبک: Action
  • پلتفورم ها: PC | PS3 | X360
  • تاریخ انتشار: January 15, 2013



وقتی ما می توانیم پس چرا شیطان نتواند! او هم می تواند بگرید. Devil May Cry از آن فرنچایز هایی بود که سه قسمت ابتدایی آن یکی از بازی های برتر دوران کنسول PS2 بود و در آن دوران Capcom با Devil May Cry، Resident Evil و Onimusha دوران بسیار خوبی را پست سر می گذاشت. پس از روی کار آمدن کنسول های نسل جدید، همه انتظار داشتند که آی پی های کپکام هم با قدرت بازگردند. Devil May Cry 4 با تغییراتی در داستان و شخصیت ها و با استفاده از تجربیات نسخه گذشته خود توانست نظر مساعد طرفداران را جذب کند و انصافاً عنوان خوبی بود. 

اما ناگهان موج اروپایی شدن بازی ها به Capcom رسید و نتیجه تغییرات بازی های آن ها را در دو عنوان اخیر RE به وضوح دیدیم. در حالی که طرفداران سبک DMC به سمت Bayonetta می رفتند، ناگهان Devil May Cry بعدی معرفی شد و خوب هم خوب خبر سازی کرد. اما اکثر اخبار حاکی از عصبانیت طرفداران بازی به دلایل گوناگون بود که اصلی ترین آنها قیافه عجیب و غریب دانته بود که هم موهایش را رنگ گذاشته بودند (!) و کمی هم شبیه به معتاد ها شده بود. تیم سازنده بازی هم کلاً تغییر یافته و استدیوی Ninja Theory مسئولیت گریاندن شیطان را به عهده گرفته بود. 

 



البته واکنش به اعتراضات تقریباً مثبت بود و تیم سازنده تا حدی بازی را به ریشه های خود بازگرداند، اما باید قبول کنیم که یک استدیوی دیگر نمی تواند همان بازی های قبلی را بسازد. به هر حال DMC هم مثل خیلی بازی های دیگر این روزهای ژاپنی ها، اروپایی شده، اما مطمئناً تعریف اروپایی شدن با خراب کردن یک عنوان فرق دارد. پس بهتر است ببینیم Ninja Theory کدام کار را انجام داده. 

در دورانی که شیاطین و فرشته ها با هم مشغول جنگ بودند، یک شیطان عاشق یک فرشته شد و به هم نوعان خود پشت کرد. Sparda عاشق Eva شده بود و به خاطر او تمام خطرات را به جان خرید. آنها صاحب دو پسر شدند؛ Dante و Vergil. اما سرانجام سلطان شیاطین (Mundus) مخفیگاه Sparda را پیدا کرد و Eva را به شکلی وحشیانه کشت. Sparda برای اینکه فرزندانش در امان باشند، حافظه شان را پاک کرد و آنها را بین مردم فرستاد تا هیچگاه نفهمند که چه کسانی هستند. 

به افرادی که هم خون شیطان داشته باشند و هم خون فرشته Nephilim می گویند و آنها از هر موجودی برای Mundus خطرناکترند. Mundus هم تنها از وجود Dante با خبر است و فکر می کند که تنها Nephilim اوست. پس تمام کشور را به دنبال او می گردد تا نابودش کند. در سمت دیگر، Vergil موفق شده که حافظه خود را باز یابد و سازمانی به نام Order را برای نابودی شیاطین راه اندازی کرده است. او می خواهد Dante را پیدا کرده و به کمک قویترین جنگجوی دنیا Mundus را نابود کند. 

ایده کنترل دنیا توسط دوربین ها در این بازی نیز پیاده سازی شده و Mundus با کمک دوربین های سطح شهر و شبکه تلویزیونی بزرگ خود تمام دنیا را کنترل می کند. یکی از بخش های جالب این بازی که این نسخه را از شماره های قبلی خود متمایز می کند، دنیایی جدید با نام Limbo است. این جهان به صورت موازی در کنار دنیای عادی وجود دارد و پر از هیولاها و شیاطین است و تنها Nephilimها پس از رویت شدن توسط شیاطین وارد آن می شوند و تا زمانی که همه شیاطین اطراف را نابود نکنند از آن خارج نمی شوند. این ایده کمک زیادی به سازندگان کرده است که دست خود را از لحاظ طراحی لوکیشن باز بگزارند و محیط مبارزه را به هر کجا که بخواهند ببرند. 

 



یکی از ویژگی های همیشگی دانته شوخ طبعی او بوده که لحظات جالبی را در بازی ها به وجود می آورد و می توان شخصیت پردازی خوب او در گذشته را یکی از عوامل مهم موفقیت این سری دانست. خوشبختانه این اخلاق و رفتار با اروپایی سازی بازی همسو بوده و هنوز هم حفظ شده است و دانته شوخی های جالب خود را دارد و در بدترین شرایط هم انجام می دهد. دیالوگ های بازی هم با توجه به اینکه زمان بازی پیش از چهار بازی قبل است بیشتر بر ناگفته ها تاکید دارند و از زندگی گذشته دو برادر می گویند. روند تغییر شخصیت دانته به آن چیزی که از او انتظار داریم نیز بخش جالبی است و در انتهای بازی می توان بیشتر او را درک کرد و واقعاً یک دانته دانست. 

ایراد اصلی بخش داستان بازی سادگی بیش از حد این بخش است و خیلی خلاصه وار می توان آن را انتقام گیری دانته از Mundus دانست. ورجیل هم هدف خود را آزادی انسان ها می داند. در واقع غافل گیری های بازی بسیار کم هستند و با کمی پیشروی می توانید حدوداً بخش های پایانی را حدس بزنید. در اینگونه موارد می شد از کلیشه های جواب پس داده ای مانند کشته شدن نزدیکان شخصیت اصلی یا تغییر اهداف استفاده کرد که در این بازی یا بسیار کم هستند یا دیر اتفاق می افتند. 

Ninja Theory تلاش زیادی انجام داده تا هم ایده های خود را در بازی بگنجاند و هم از ریشه های سری دور نشود. هنوز هم یک گیم پلی نفس گیر و بدون مکث در انتظار شماست و کمتر پیش می آید که لوکیشنی را بدون جنگ و درگیری ترک کنید. دشمنان زیادی در طول مراحل وجود دارند و تقریباً در هر مرحله یک هیولای جدید وارد مبارزه می شود. اما ایراد این دشمنان پر تعداد این است که اکثراً شبیه به هم هستند و مثلاً یکی شمشیر دارد و یکی دیگر سپر. یکی تنها با سلاح X کشته می شود و دیگری با سلاح Y. متاسفانه سازندگان به جای طراحی شخصیت های جدید بهتر دیدند که چند مدل پایه داشته باشند و بر اساس آنها تا دلشان می خواهد شخصیت جدید بسازند!

همچنین تلاش هایی برای اضافه کردن ویژگی بازی های پلتفرمر به بازی انجام شده که خوب از آب در آمده اند. دانته در خانه قدیمی خود دو سلاح جدید پیدا می کند و این سلاح ها سر منشاء ایجاد محیطی پلتفرمر هستند. نیزه عظیمی که از عکس اسپاردا به او منتقل می شود توانایی کشیدن اجسام و دیوارها را دارد و به کمک آن می توان راه های جدیدی را باز کرد. داس بزرگی هم که از عکس Eva به او می رسد چیزی شبیه به تارهای مرد عنکبوتی هستند و می توان با گیر دادن آنها به مکان های مشخص شده از موانع عبور کرد. عبور از موانع به کمک این سلاح ها و ترکیب استفاده از هردو با چاشنی سرعت عمل، نتیجه ای مناسب داشته است و بازی را از یکنواختی خارج می کند. 

 



مکانیزم محیط Limbo و نوع تعامل با افراد خارج از آن مثل ورجیل و Kat (یکی از افراد ورجیل) نیز جالب است. شما آنها را می بینید و آنها هم شما را. اما روی دنیای عادی هیچ کنترلی ندارید و بقیه افراد سطح شهر هم شما را نمی بینند. همین نوع تعامل بخش های جالب و چالش بر انگیزی را برای مبارزه با نیروهای پلیس که زیر نظر Mundus هستند بوجود می آورد. تنها راه دسترسی به دنیای عادی محل هایی است که Kat با اسپری دست ساز خود روی زمین مشخص می کند و شما توانایی تخریب آن بخش ها را دارید. 

امکان بروز رسانی قدرت ها از طریق مکان های مشخصی قابل انجام است و شما می توانید کمبوها و فنون جدیدی برای خود فعال کنید و ویژگی های جدیدی را نیز به سلاح هایتان بیافزایید. بروز رسانی ها بسیار ساده انجام می شوند و خبری از منوهای درحتی نیست. تنها ممکن است برخی قدرت ها درجه های بالاتری نیز داشته باشند که زیر مجموعه خودشان محسوب می شوند. همچنین می توانید هر فن را در این بخش در یک محیط تمرینی انجام دهید و نحوه کلید زنی آن را یاد بگیرید. 

یکی از بخش هایی که در انتهای بازی افزوده می شود و جواب سوال بسیاری از مخاطبان که چرا موهای دانته مشکی است را هم می دهد، بخش Devil Trigger است که همان نوار خشم خودمان است! با زدن کمبوهای طولانی و پر امتیاز نوار مربوطه پر می شود و می توانید از این مکانیزم اسفاده کنید. هنگام فعال کردن Devil Trigger موهای دانته کاملاً سفید می شوند و در ادامه بر اثر یک اتفاق چهره دانته برای ما آشناتر خواهد شد. همچنین تعداد مراحلی که برای انجام، محدودیت زمانی دارند کاهش یافته و به یکسری مرحله اضافه برای کسب امتیاز خلاصه شده است و Timing استفاده کمی در مراحل اصلی دارد، در حالی که می شد با استفاده بهتر از این مکانیزم هیجان مراحل را بالاتر برد. 

 



Ninja Theory در بازی Enslaved نشان داد که کار کردن با Unreal Engine را خوب بلد است و محیط های روشن و رنگارنگ آن بازی برای بسیاری مایه تعجب بود. اما در DMC خبری از طبیعت زیبا نیست و همه چیز آتش و دود و جنگ است. با وجود اثبات توانایی تیم سازنده در بخش گرافیک، با طراحی های فوق العاده ای در بخش فنی روبرو نیستیم و نمی توان این بازی را یک غول گرافیکی دانست. محیط های بازی در برخی مواقع کیفیت های بسیار متوسطی دارند و کمبود چند ضلعی در آنها بیداد می کند. بسیاری از بافت ها نیز از نزدیک آن چیزی نیستند که از دور نشان می دهند و جای کار بیشتری داشتند. کیفیت سطح آب هم با وجود اینکه زیاد به تصویر کشیده نمی شود قابل قبول نیست. در کنار این ایرادات، مشکل همیشگی و غیر قابل حل Unreal Engine 3 یعنی دیر لود شدن بافت ها هم خودنمایی می کند و وقتی خود Epic هم از پس این بخش بر نیامده، نمی توان به دیگر استدیوها آنچنان خرده گرفت. 

اما بخش های خوب هم وجود دارند که به لطف کیفیت بد بافت ها بیشتر از پیش خود را نشان می دهند. طراحی چهره ها خوب بوده و لبه های تیز و شکسته به سختی در آنها قابل مشاهده است، هرچند که این ویژگی هم در همه چهره ها دیده نمی شود و بر روی چهره شخصیت های اصلی کار بیشتری انجام شده است. طراحی بدن مدل ها نیز خوب است، اما کیفیت پایین تری نسبت به چهره ها دارد. ضمن اینکه موشن کپچر یکی از نقاط قوت بازی است و حرکات شخصیت ها جلوه طبیعی و خوبی دارد. فیزیک هم دیگر بخش مناسب گرافیک است و وزن مدل ها و حرکت دنباله لباس در باد دیدنیست. 

از آنجایی که با داستانی مواجه هستیم که پیش از سه شماره قبل اتفاق می افتد و دانته و ورجیل هم بسیار جوان تر هستند، Ninja Theory بهتر دید که صداپیشگان بازی را تغییر دهد و به همین جهت دیگر از Reuben Langdon استفاده نشده و Tim Phillipps جایگزین او شده است. خوشبختانه صدای Phillipps حالتی از صدای دانته در بازی های قبلی را دارد و به راحتی می توان قبول کرد که این فقط یک دانته جوان است و صدایش هم جوان تر شده. David de Lautour هم صداپیشگی ورجیل را بر عهده گرفته و جایگزین Dan Southworth شده است. از آنجایی که این بازی بر دیالوگ های سنگین و پر تعداد تکیه ندارد و گفتگوهایی ساده در آن رد و بدل می شود، ایراد خاصی هم در بخش صدا پیشگی ندارد و کار تیم جدید دوبلورها قابل قبول بوده است. 

 

یکی از دلایل علاقه مند شدن خود من به سری DMC موسیقی های متال و راکی بود که در هنگام مبارزات پخش می شدند و به هیچ کس اجازه ریلکس بازی کردن را نمی دادند! در این نسخه دو گروه موسیقی Combichrist و Noisia آهنگ های بازی را ساخته اند و مثل قبل حال و هوایی اکشن و نفس گیر در موسیقی های بازی جریان دارد. البته اینبار از تعداد آهنگ های با کلام کاسته شده و بیشتر موسیقی ها بی کلام هستند، اما هنوز هم تارهای گیتار الکتریک این دو گروه شما را به وجد خواهند آورد.

DMC: Devil May Cry یک ریسک بزرگ بود و هرچند در ابتدا Ninja Theory خیلی تند رفت و حرف هایی مانند اعتیاد دانته به مواد مخدر و قیافه عجیب و غریب او برای همه باعث تعجب شد، اما آنها به موقع مسیر خود را تغییر دادند و به نظر می رسد تا جایی که در توانشان بود هم سعی کردند که مخاطبان را راضی نگه دارند و هم مسئولین Capcom را. باید منصف باشیم و قبول کنیم که این بازی با وجود مشکلاتش عنوان خوبی است و قطعاً ارزش بازی کردن را دارد، هرچند که امیدواریم Ninja Theory اگر باز هم خواست سراغ نسخه بعدی این بازی برود، با مطالعه و دقت بیشتری این کار را انجام دهد.

امتياز : نتيجه : 0 امتياز توسط 0 نفر مجموع امتياز : 0


نمايش اين کد فقط در ادامه مطلب
برچسب ها : نقد و بررسی بازی DmC: Devil May Cry , نقد و بررسی بازی , DmC: Devil May Cry , نقد و بررسی , دویل می کرای , نرو , دانته , ویجیل , DmC: Devil May Cry2 , DmC: Devil May Cry3 , DmC: Devil May Cry5 , تصاویر بازی DmC Devil May Cry , خرید اینترنتی بازی دویل می کرای , خرید پستی بازی Devil May Cry 5 , خرید پستی بازی DmC Devil May Cry , دانلود از سرور Multiupload بازی DmC Devil May Cry , دانلود بازی Devil May Cry 5 , دانلود بازی DmC Devil May Cry , دانلود بازی DmC Devil May Cry برای PC , دانلود بازی DmC Devil May Cry برای ویندوز ,
نويسنده : saeed | نظرات (0)

مطالب مرتبط

آخرين مطالب ارسالي

ارسال نظر براي اين مطلب


کد امنیتی رفرش